بهزاد مقوم:ويولن در بدو ورود به ايران به دليل صدايي شفاف تر و حجيم تر نسبت به كمانچه، به سرعت جاي خود را در بين نوازندگان باز كرد و به "كمانچه فرنگي" شهرت يافت.
پس از گذشت 150 سال از ورود ويولن و حضور پر رنگ آن در موسيقي اصيل ايراني هنوز اختلاف عقايد هنرمندان را در اين زمينه شاهديم. بدين صورت كه بعضي از آنان اعتقاد دارند كه استفاده از اين ساز در گروه ها و اركسترهاي موسيقي ايراني بر اصالت اين هنر لطمه وارد مي كند.
گروهي ديگر نيز معتقدند راه يافتن ويولن نه تنها اصالت اين ژانر از موسيقي را مخدوش نكرده بلكه موجب ارتقاء در رنگ و صدا دهي آن شده و به شمار علاقه مندان به آن افزوده است.
شماري نيز مدعي هستند كه حضور ويولن در موسيقي ايراني ، كمانچه را به انزوا كشانده و از علاقه مندان آن كاسته است.
با وجود اين اختلاف عقايد كه در برخي از مواقع با تعصب نيز همراه است، توسط اين مقاله بر آن شديم تا ضمن تعريف مختصري از ويولن، حقايقي را در اين باره عنوان كنيم.
*تاريخچه ويولن*
ويولن سازي است كه با گذر زمان پيش رفته، هزاران سال پژوهش و تغيير شكل، آن را از يك زه كشيده در مقابل يك جعبۀ توخالي، تا شكل فعلي اش تكامل داده است.
در مورد زمان پيدايش سازهاي زهي آرشه اي و تعيين محلي به عنوان خاستگاه آن ها نمي توان به طور يقين اظهار نظر كرد اما تحقيقات انجام شده حاكي از آن است كه اين نوع از سازها كه اجداد ويولن محسوب مي شوند داراي قدمت بسيار طولاني بوده و حتي بعضي از پژوهشگران اعتقاد دارند آن ها براي نخستين بار پنج هزار سال پيش از ميلاد مسيح در سرزمين هندوستان ساخته شدند. برخي نيز آفريقا را خاستگاه اين سازها مي دانند. اما آنچه كه از تاريخچۀ ويولن مي توان به استناد نام برد مربوط به كنده كاري ها و نگاره هاي اروپايي از حدود سال نهصد ميلادي معاصر با "لير" يا "لورا" امپراتوري بيزانس (روم شرقي) است كه در آن سازهاي زهي آرشه اي به خوبي قابل مشاهده هستند.
*ساخت ويولن*
ويولن به شكل امروزي براي نخستين بار توسط سازندۀ ايتاليايي به نام گاسپارو دا برتولوتي (1609-1542) مشهور به گاسپارو داسالو ساخته شد. گاسپارو برتولوتي را اكثريت قريب به اتفاق پژوهشگران، مخترع ويولن مي دانند زيرا در سدۀ شانزدهم با تغيير در ساختمان ويول، سازي جديد با نام ويولن ابداع كرد كه گروهي در برابر اين ساز جبهه گرفته و صداي آن را نسبت به صداي لطيف ويول، خشن مي دانستند اما به رغم ادامۀ حيات ويول و استفاده از آن در محافل هنري، برخي شيفتۀ ساز جديد داسالو شده و به آن روي آوردند.
گاسپارو داسا لو همچنين شاگرداني بسياري را پرورش داد كه آندره آماتي، جيواني پائلو ماجيني و جاكوپ اشتينر از شاخص ترين آنان است.
از آن پس آندره آماتي در كرمونا اقدام به ساخت كارگاه ويولن سازي كرد و شاگردان فراواني را پرورش داد كه نيكولو آماتي، انتونيو استراديواري، خانواده گوارنري و ...از مشهورترين آنان هستند و توليدات اين سازندگان از قيمت هاي نجومي بر خوردار بوده و هر سرمايه داري قادر به خريد آن نيست. خالي از لطف نيست اگر بدانيم يكي از ويولن هاي استراديواريوس به نام "ليدي بلانت" كه در سال 1721توسط آنتونيو استراديواري ساخته شد در ژوئن سال 2011در يك حراجي كه براي حمايت از انجمن رهايي از بلاياي طبيعي برگزار شده بود به قيمت 9 ميليون و 800هزار پوند بفروش رفت.
اگر چه بسياري از كشور ها در باره ساخت ويولن اداعا دارند اما بر اساس تحقيقات به عمل آمده در واقع خاستگاه اصلي اين را بايد به ترتيب برسكيا، كرمونا و ونيز دانست. در حال حاضر تمام ممالك جهان ويولن را چه بصورت كارخانه اي و چه توليد دست صنعتگران مربوطه مي سازند و در كشور خودمان از استاد ابراهيم قنبري مهر مي توان از بهترين سازنده اين ساز نام برد.
*تعريف ويولن*
ويولن يكي ازسازهاي زهي و آرشه اي و كوچكترين عضو خانوادۀ ويولن ها است. اين ساز به دليل سازگاري با فرهنگ هاي گوناگون و توانايي در اجراي كليۀ فواصل، در ميان موسيقي ملل مختلف جاي خود را باز كرده و حالت جهاني به خود گرفته است و به جرات مي توان گفت كه تمام ممالك دنيا براي اجرا و ارائۀ موسيقيشان از اين ساز بهره مي گيرند. وجهۀ جهاني ويولن و نقش غير قابل انكار آن چه در تكنوازي چه گروه نوازي به گونه اي است كه صاحب نظران آن را سلطان سازها و قلب تپندۀ اركستر ناميده اند.
ويولن با قابليت فراوان در ميان كليۀ سبك هاي موسيقي ارجحترين ساز ميان زهي ها بوده و با ميدان صوتي بسيار قوي، درخشان، روشن و با طيف وسيعي از طنين هاي غني، زنگدار و آرامشبخش، امكانات گسترده اي را در اختيار اركستر مي گذارد. اين ساز جادويي در اركسترهاي بزرگ همراه با ساير اعضاي خانواده اش (ويولا و ويولنسل) بيش از نيمي از تعداد نوازندگان اركستر را به خود اختصاص مي دهد و به همين جهت صاحبنظران از آن به عنوان ركن اصلي و ستون اركستر ياد مي كنند و در ميان خانوادۀ خود نيز مهمترين وظيفه را به عهده دارد و از نظر تعداد هم بر آن ها مقدم بوده و افزون تر است.
تمام موسيقيدانان بزرگ در بارۀ جايگاه ويولن در اركستر هاي بين المللي متفق القول و هم نظر بوده اند. بتهوون نيز در اين باره مي گويد: «براي اجراي موسيقي اگر ويولن نبود راهي نداشتيم مگر اينكه آن را اختراع كنيم.»
اين ساز به لحاظ شخصيت وجوديش در گروه هاي موسيقي در درجۀ اول اهميت است و نوازندۀ آن مي تواند حالتي را كه نوازندۀ هر ساز در شنونده اش ايجاد مي كند در وي بيافريند و بدين وسيله احساسات گوناگوني را در مخاطب برانگيزد، به اين جهت بيش از سازهاي ديگر مورد مطالعه و آزمايش قرار گرفته است. هر يك از ويولن ها همانند انسان ها داري شخصيت و كاركتر خاص خود بوده و هرگز دو ويولن دقيقاً همانند يكديگر نيستند و صدا دهيشان به سان اثر انگشتان در عين شباهت، متفاوت است.
در هم نوازي اركسترهاي بزرگ ويولن را به دو گروه ويولن اول و ويولن دوم تقسيم مي كنند كه معمولا ويولن هاي اول ملودي اصلي و ويولن هاي دوم هارموني قطعه را مي نوازند.
شايان ذكر است كه در اينگونه اركستر ها نخستين ويولنسيت سمت راست به عنوان "كنسرت مايستر" ناميده مي شود كه مسئوليت تمامي نوازندگان ويولن آن مجموعه به عهدۀ او بوده و پس از رهبر از بالا ترين جايگاه برخوردار است كه انتخاب اين سمت از ميان ويولنيست ها نشان از اهميت بسيار زياد، حساسيت بالا و ارجحيت ويولن نسبت به ساير سازها دارد.
*دشواري نواختن ويولن*
اگر چه هر يك از آلات موسيقي دشواري خاص خود را دارد و به جرات مي توان گفت كه آموختن نوازندگي و فراگيري هنر موسيقي به هيچ عنوان آسان نيست و بجز با پشتكار ميسر نخواهد شد اما نوازندگي ويولن به لحاظ ساختار فيزيكي، تراكم نتها بر روي دسته كوتاه ، نبود پرده بندي، شيوه دست گرفتن و بالاخره فرم آرشه كشي جزو سخت ترين ساز هاي جهان است و فراگيري آن مشقت و زحمت رياضت گونه اي مي طلبد بگونه اي كه بيش از 95درصد هنر جويان اين ساز پس از مدتي يا تغيير ساز داده و يا بطور كل آموختن موسيقي را رها مي كنند. اغلب موسيقيدانان نيز در زمينه دشواري نواختن ويولن جملات معروفي دارند. به عنوان مثال بتهوون در اين باره مي گويد: براي فراگيري ويولن بايد 20سال به مدت روزي 10ساعت تمرين كرد. يهودي منوهين يكي از بزرگترين ويولنيت قرن بيستم از ويولن به عنوان "توسن سركش" ياد كرده و نوازنده پر آوازه ايران زنده ياد پرويز ياحقي به آن لقب "وحشي رام نشدني" داده است.
اما به رغم اين دشواري، آموختن ويولن غير ممكن نيست و چه بسا نوازندگان توانمندي در سراسر جهان با پشتكار شبانه روزي به موفقيت و شهرت دست يافته اند.
*ويولن در ايران*
به استناد منابع تاريخي و گفتۀ اغلب پژوهشگران، ويولن در اواخر سلطنت ناصرالدين شاه و اوايل مظفرالدين شاه قاجار به ايران آورده شد بدين صورت كه مظفرالدين شاه در مراجعت از سفر اروپا براي يك دستۀ اركستر خود چند ويولن آورد و از لومر خواست تا اين ساز را تعليم دهد. اما او معلم موزيك نظامي بود و بيشتر به سازهاي بادي آشنايي داشت لذا بنا به پيشنهاد وي يك معلم ويولن به نام مسيو دووال از فرانسه براي آموزش به هنرجويان استخدام شد و در مدت دو سالي كه در ايران بود در كنار رهبري اركستر زهي، آموزش اين ساز را به عهده گرفت و شاگرداني از قبيل "تقي دانشور" (اعلم السلطان)، "حسين هنگ آفرين"، "جهانگير مراد" ، "ابراهيم آژنگ"، "ركن الدين مختاري" و... را در مدرسۀ موزيك دارالفنون تعليم داد.
بهترین آموزشگاه های موسیقی تهران
انتخاب این که کدام آموزشگاه موسیقی برای من یا فرزندم مناسب تر است در واقع کار آسانی نیست. معیارهای متعددی برای انتخاب برتری آموزشگاه موسیقی وجود دارند و باید ببینید که کدامیک برای شما مهم تر هستند؟ در این پست ما با توجه به تجارب شخصی خود و دوستانی که کلاس های متعددی شرکت کرده اند، با توجه به امتیازاتی که هنرآموزان به آموزشگاه های خود داده اند و سرچ های اینترنتی، سه تا از آموزشگاه های موسیقی را در تهران به شما معرفی می کنیم.
معیارهای انتخاب ما چه بوده؟